دنیای رویای من

 

لنگستن هیوز

برگردان: احمد شاملو

 

من در رویای خود دنیایی را می­بینم که در آن هیچ انسانی

انسان دیگر را خوار نمی­شمارد

زمین از عشق و دوستی سرشار است

و صلح و آرامش، گذرگاه­هایش را می­آراید.

 

من در رویای خود دنیایی را می­بینم که در آن

همگان راه گرامی آزادی را می­شناسند

حسد، جان را نمی­گزد

و طمع، روزگار را بر ما سیاه نمی­کند.

 

من در رویایی خود دنیایی را می­بینم که در آن

سیاه یا سفید

از هر نژادی که هست

از نعمت­های گسترده­ی زمین سهم می­برد.

 

هر انسانی آزاد است

شوربختی، از شرم سر به زیر می­افکند

و شادی هم چون مرواریدی گران قیمت

نیازهای تمامی بشریت را بر می­آورد.

 

چنین است دنیای رویای من!