«کمونیستها عار دارند که مقاصد و نظرات خویش را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همهی نظام اجتماعی موجود از راه جبر، وصول به هدفهاشان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستی بر خود بلرزند، پرولتارها در این میان چیزی جز زنجیر خود را از دست نمیدهند، ولی جهانی را به دست خواهند آورد!» کارل مارکس
آريل دورفمان –
وقتی به تو میگويند
که من در زندان نيستم
باور مکن!
بايد روزی اين را اعتراف کنند!
وقتی به تو میگويند
که من آزاد شدهام
باور مکن!
روزی بايد اعتراف کنند که دروغ گفتهاند.
وقتی به تو میگويند
که من به خودم خيانت کردهام
باور مکن!
روزی بايد اعتراف کنند که من به حزبم وفادار بودهام.
وقتی به تو میگويند که من در فرانسه بودهام
باور مکن!
باور مکن،
وقتی به تو نشان میدهند شناسنامهی جعلی مرا.
باور مکن!
باور مکن،
وقتی که به تو نشان میدهند
تصوير جنازهی مرا.
باور مکن،
وقتی به تو میگويند که ماه، ماه است
که اين صدای من است بر نوار
که اين امضای من است بر کاغذ
اگر به تو بگويند که يک درخت، درخت نيست.
باور مکن!
باور مکن هيچ چيز را
از هر آنچه به تو میگويند،
هيچ را از آنچه به تو قول میدهند،
هيچ چيز را از آنچه به تو نشان میدهند.
و سرانجام روزی میرسد
که از تو میخواهند بيايی
جنازهی مرا شناسايی کنی
و تو در پيش روی خويش مرا میبينی
و صدايی به تو میگويد:
او از شکنجه جان به در برده است،
او مرده است!
وقتی به تو میگويند
که من
به تمامی،
مطلقا
برای هميشه مردهام …
باور مکن!
باور مکن!
باور مکن!
آريل دورفمن، نمايشنامهنويس، شاعر و رماننويس، در آرژانتين از پدر و مادر مهاجر روس به دنيا آمد. آنها پس از مدتی از آرژانتین به آمريکا مهاجرت کردند، اما، به خاطر افکار مارکسيستی پدر مجبور به ترک آمريکا شده، به شيلی رفتند و در آنجا مقيم گشتند.
آريل دورفمان، مدتها به عنوان مشاور سالوادور آلنده، رئيس جمهور شيلی، در کنار او بود. پس از کودتای آمريکایی در شیلی، و روی کار آمدن پينوشه، از مهلکهی مرگزایی که آن روزها بر شیلی سایه انداخته بود، جان سالم به در برد و به آمريکا رفت. و درد و رنجی که بر جامعهی شیلی، تحت حکومت دیکتاتوری پینوشه، میگذشت را در قالب شعر و… به گوش جامعهی جهانی میرساند.