«کمونیستها عار دارند که مقاصد و نظرات خویش را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همهی نظام اجتماعی موجود از راه جبر، وصول به هدفهاشان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستی بر خود بلرزند، پرولتارها در این میان چیزی جز زنجیر خود را از دست نمیدهند، ولی جهانی را به دست خواهند آورد!» کارل مارکس
اریش فرید – برگردان: آزاد عندلیبی –
وقتی که آزادی این جا نیست
تو آزادی هستی
وقتی که شکوهی این جا نیست
تو شکوهی
و آن گاه که این جا شوری نیست
نه پیوندی میانِ مردم
تو پیوندی، تو گرمایی:
جان یک جهان بی جان!
لبانات و زبانات
پرسش است و پاسخ است
در بازوانات، در آغوشات
آشتی شعله میکشد
و هر هجرت ناگهان تو
گامی به سوی بازگشت است.
تو سرآغاز آیندهیی:
جان یک جهان بی جان!
تو نه گونهیی از ایمانی
نه فلسفه، نه فرمانی
نه سر به راه
که تن داده باشی.
تو آغاز زیستنی
تو یک زنی
و میتوانی گُمراه شده باشی
شک کرده باشی و
خوب باشی:
جان یک جهان بی جان!