«کمونیستها عار دارند که مقاصد و نظرات خویش را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همهی نظام اجتماعی موجود از راه جبر، وصول به هدفهاشان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستی بر خود بلرزند، پرولتارها در این میان چیزی جز زنجیر خود را از دست نمیدهند، ولی جهانی را به دست خواهند آورد!» کارل مارکس
بیژن هدایت –
«ایندیپندنت فارسی»، رسانهی بورژوایی خبری- تحلیلی ایران و جهان، سهشنبه پنجم مهر ۱۴۰۱، بیست و هفتم سپتامبر ۲۰۲۲، تیتر زده: «شاهزاده رضا پهلوی و شماری از چهرههای سرشناس در اطلاعیهای از اعتراضات و اعتصابات ملت ایران علیه حکومت جمهوری اسلامی حمایت کردند.»
به نوشتهی «ایندیپندنت فارسی» – که فراوان سنگ خاندان پهلوی را به سینه میزند و سردبیر آن همین چندی پیش از «شاهزاده» درخواست کرده بود «دولت ملی» تشکیل دهد، تا «خلاء قدرت» پس از سرنگونی جمهوری اسلامی پیش نیاید!- در این بیانیه: «از اعتصاب سراسری اعلام شده از سوی معلمان برای روز چهارشنبه حمایت شده … و از سایر اقشار و گروههای مختلف جامعهی ایران مانند کارگران، بازاریان، دانشآموزان، دانشجویان، کامیونداران و اتوبوسرانان، خواسته شده است که اعتصاب کرده و دست از کار بکشند.»
بیانیه – چون سایر بیانیههای اپوزیسیون بورژوایی به مکر و فریب- خیزش اعتراضی کارگران، جوانان بیلبخند و بیآینده، مردمان به ستوه آمده، از مصایب نظم سرمایه و استبداد خونین وحوش جمهوری اسلامی را یک «جنبش ملی» میخواند؛ ایران را «خانهی همهی ایرانیان» قلمداد میکند، که به دست همهی آنها ساخته خواهد شد؛ و اعلام میدارد، که «زمان آن رسیده است، تا براى نجات ایران، فرهنگ و تمدن آن دست به دست همدیگر دهیم.»
و سرانجام، «حضرات» امضاء کنندهی بیانیه در نهایت «مُجاهدت» اطلاع میدهند، که: «به منظور حمايت موثرتر از این حرکت، ایجاد هماهنگی لازم میان حوزههاى متفاوت برای حمایت از ادامهی اعتراضات و اعتصابات ضروری است و امضاء کنندگان این بیانیه قدم اول را برداشته و میکوشند ضمن هماهنگی با دستاندرکاران این کارزار، پشتیبانی جهانی از این انقلاب را هم جلب نمایند.»
تورج اتابکی، پژوهشگر ارشد تاریخ اجتماعی، محسن سازگارا، نویسندهی اولین اساسنامهی سپاه پاسداران، حسن شریعتمداری، از بنیانگذاران اتحاد جمهوریخواهان، عطا هودشتیان، دکترای علوم سیاسی، مهناز افخمی، وزیر امور زنان در سالهای آخر حکومت محمدرضا پهلوی، خسرو بیتاللهی، سروان خلبان نیروی هوایی شاهنشاهی و از بازماندگان کودتای نوژه، فرامرز اصلانی – مرتضی برجسته – ابراهیم حامدی (ابی) و شاهین نجفی، خواننده، و…، در رکاب «شاهزاده»، این بیانیه را امضاء کردهاند.
بیانیه، سراپا، مکر و فریب است! آنها که جان به کف گرفته و به مصاف ماشین وحشت و جنایت جمهوری اسلامی سرمایه به خیابانها و میدانهای شهرهای بزرگ و کوچک ایران، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، سرازیر شدهاند، مشکل «فرهنگ و تمدن» ایران را بر دوش نمیکشند! «جنبش ملی» هم راه نیانداختهاند! همه هم «با هم» نیستند! درخواستی هم به شما «حضرات» برای رهبری، نمایندگی، و هماهنگ کنندهگی خیزش خروشان و درخشان خود، چه در سطح ایران و چه جهان، ارائه ندادهاند! جمع کنید این بازار مکر و فریب را! جامعه به طبقات تقسیم شده است. در این زمین، عدهای انگل مُفتخور میلیون میلیون به دلار در میآورند و ییلاق قشلاق بین آمریکا و اروپا و ایران میکنند. و در مقابل، میلیونها مردم کارگر به سختی روزگار میگذرانند، کارتُنخواب و گورخواب هستند، کُلیه میفروشند، و ذره ذره از جان خود میکاهند. هزاران عکس و فیلم از محتوای شعارها و چگونگی تظاهراتها، شاهد زندهی مضمون سیاسی – اجتماعی خیزش اعتراضی کارگران، جوانان بیلبخند و بیآینده، مردمان به ستوه آمده، از مصایب نظم سرمایه و استبداد خونین وحوش جمهوری اسلامی است. آنها جمهوری اسلامی سرمایه، ماشین وحشت و جنایت آن، و همهی آن چه که این جهنم زمینی را بر آنها تحمیل کرده است، به چالش کشیدهاند. آزادی و برابری زنان را فریاد میزنند، کار و نان میخواهند، وسیعترین حقوق سیاسی را طلب میکنند، بهداشت و آموزش و بیمههای اجتماعی رایگان و مناسب را انتظار میکشند. برای «حق» بدیهی خود، یک زندگی مرفه و آسوده و محترم، برای اداره و تعیین سرنوشت جامعه به دست خود، میجنگند. اینها چه ربطی به شما «حضرات»، به اپوزیسیون بورژوایی جمهوری اسلامی، دارد؟! و این تازه آغاز راهی است، که با حضور طبقهی کارگر و چشمانداز مُحتمل اعتصابات سراسری در مراکز کار، نفس سرمایهداری در ایران، و نه فقط دولت موحش اسلامی آن را، میگیرد، لرزهی مرگ بر تن مُتعفن آن میاندازد، و دریچهی انسانی الغای کار مزدی و مالکیت خصوصی را بر دوزخیان این زمین میگشاید! و این، البته، به شما مربوط است! کاملا هم مربوط است! این افق، این دورنما، راه نفس شما را هم میگیرد! شما را هم به لرزهی مرگ میاندازد! هر درجه از رادیکالیسم این خیزش، هر میزان از تداوم و گُسترش آن، هر اندازه از حضور طبقهی کارگر و چشمانداز الغای کار مزدی و مالکیت خصوصی در آن، نه فقط جمهوری اسلامی، که کُلیت طبقهی بورژوا، همهی آنها که در استثمار مزدی کارگر، در بود و باش سرمایه و ارزشافزایی آن، شریک هستند را به نیستی میکشاند! «انقلاب»، انقلابی که تحولی بُنیادین در جامعه ایجاد کند و اختیار و سرنوشت جامعه را به دست سازندگان واقعی آن بسپارد، مرگ شما هم هست! و تمام مساله این است! از همین رو، به بند کشیدن رادیکالیسم اعتراضات جاری، محدود کردن آن به مبارزه علیه جمهوری اسلامی، و از زیر ضرب در بردن نظم سرمایه، «هدف» شما «حضرات» میشود! تلاش وقیحانهی رسانههای گروهی چون «من و تو»، «ایران اینترنشنال» و… در «آلترناتیو» کردن «شاهزاده» و تبلیغات دروغین پیرامون «رفاه» و «آسایش» و «دموکراسی» دوران «آریامهر» هم ریشه در همین هدف دارد. وقاحت این رسانههای گروهی چنان از اندازه خارج است، که حتا بر سر یکی از مهمترین و رایجترین شعارهای این روزها – «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر!»- «حجاب» میکشند، تا گردی بر دامن «شاهزاده» و «آلترناتیو» سلطنت ننشیند!
و آخر این که، امضاء کنندگان بیانیه، به رغم پارهای تفاوتها، در این رئوس همگام و همصدا هستند! در غیر این صورت، امضای بیانیهی مشترک با «شاهزاده» و دیگر چهرههای شناخته شدهی اپوزیسیون بورژوایی چه معنایی دارد؟! انتظار چنین تشبثاتی در روزهایی که از راه میرسند، از جانب این اپوزیسیون، و همچنین دولتهای سرمایهداری جهان، بیش از اینها میرود. باکی نیست، اگر که این تشبثات و اهداف آنها را تشخیص دهیم، دل به آنها نسپاریم، و بر اثرات زیانبار آنها سد ببندیم! ما راه خود را میرویم، با چشمانی باز، با دلهای آکنده از عشق به آزادی و برابری، با عزمی استوار در راه انقلابی که میباید زمین این جامعه را از بیخ و بُن شخم بزند، کار مزدی و مالکیت خصوصی را براندازد، و نظمی نو درافکند! نظم انسانهای آزاد و برابر!
بیست و هشتم سپتامبر ۲۰۲۲