«کمونیستها عار دارند که مقاصد و نظرات خویش را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همهی نظام اجتماعی موجود از راه جبر، وصول به هدفهاشان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستی بر خود بلرزند، پرولتارها در این میان چیزی جز زنجیر خود را از دست نمیدهند، ولی جهانی را به دست خواهند آورد!» کارل مارکس
ولادیمیر مایاکوفسکی – برگردان: اُمید آدینه –
خیالبافی نکن
مگر نمیبینی
دهقان و برزگر در ازدحام پنبه و آهن
گُم گشتهاند، دود شدهاند.
هیاهویی
جز لغزش خورشید بر چهرهها نیست.
کارخانهها
با سوگند به حقوق بشر
تقویمِ شقاوت و حیلهاند.
بیرق وحشت بر انبوه سیارهها
و هر کشور میغُرد.
کسی شبیه یک نویسنده
آری
یک موسیقیدان
که چندان نمیشناسماش
از هراس گلوله و زندان
به خیابان نمیآید
و هرگز هم
در اشتیاقِ آزادی و صلح
نخواهد رقصید.
باید خیره شویم
کومههایمان را
با دستانِ پینه بسته
تقسیم کنیم
از مترسک
آزمون بگیریم و
حتا به ناقوسکِ پیر در معدن طلا
هشدار دهیم.
آیا اعتراض
و اعتصاب
رسالتی از جنس حقیقت نیست؟
آیا هر شیار بر گردهها و سینههامان
حماسه را بر تارک صدا
طلب نمیکند؟
اینک برخیز و
فریادی باش در اوج مُصیبت بر خانههای تاریک،
زیرا شورش تصویری از نیرنگ
یا پلیدی نیست
و خاموشی،
در غزلوارههای انتقام
معنا ندارد.
به گمانام
ماتم تو از فقر
یا زخم من از رنج
ظلمت را به نغمه و نور
بدل خواهد کرد.
نگاه کن…
که حاکمان جلادسرشت مقدسپیشه
چگونه ثروت را
به وقت سحر
از ناسور استخوانهایمان
بیرون میکشند و
به مساجد،
و کلیساها
میبرند.
بیشک
هنگامهی سرخ انقلاب است!
* * *
ولادیمیر مایاکوفسکی (Vladimir Mayakovsky) شاعر بزرگ روس، که به شاعر انقلابی روسیه مشهور بود، در نوزدهم ژوئیه سال ۱۸۹۳ در استان کوتائیسی (گرجستان امروزی) به دنیا آمد. او از ۱۴ سالگی به عضویت حزب بلشویک در آمد و از سالهای قبل از انقلابُ فعالیت هنری و سیاسی خود را آغاز نمود. ولادیمیر مایاکوفسکی در شعر روسی، وزن، الفاظ، عبارات، تمثیلها و استعارات تازه و بدیع پدید آورد و با دنبال نمودن سبک آیندهگرایانهای آثار خود را خلق نمود. او در کنار کتابهای شعر و یادداشتهای هنری و نمایشنامههای سیاسی – اجتماعی، یک سفرنامه مفصل از اروپا و آمریکا دارد که شاید کمتر شناخته شده باشد. نتیجهی جهانگردی او در سال ۱۹۲۵ بعد از سفر چند ماهه به اروپا (غربی) و آمریکا، با نثری که خودش «روزنامهای» خوانده، تبدیل به کتاب«آمریکایی که من کشف کردم» شده که بخشی از عقایدش را دربارهی آمریکا را توضیح میدهد.
ولادیمیر مایاکوفسکی از هنرمندان پیشگام روسیه در سبک «فوتوریسم» یا آیندهگری بود که با ستایش از تکنولوژی، این سبک را در خدمت انقلاب میدانستند. او در بخشی از سفرنامهاش از وضعیت تکنولوژی در آمریکا گفته: »بیش از طبیعت واژگونهی مکزیک که با گیاهان و آدمهایش باعث شگفتی میشود، نیویورک شناور به سوی بیرون اقیانوس با ساختمانهای روی هم برآمده و تکنولوژیاش آدم را به حیرت وامیدارد.«
از سیزده جلد میراث ادبی مایاکوفسکی، دوازده جلد آن بعد از انقلاب منتشر شده است. او ادبیات منظوم و شعر را با واقعیت نزدیک کرده آن را در خدمت نیازمندیهای معاصر گذاشت و تبدیل به سلاحی برای مبارزه در راستای اهداف خود نمود.