«کمونیستها عار دارند که مقاصد و نظرات خویش را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همهی نظام اجتماعی موجود از راه جبر، وصول به هدفهاشان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستی بر خود بلرزند، پرولتارها در این میان چیزی جز زنجیر خود را از دست نمیدهند، ولی جهانی را به دست خواهند آورد!» کارل مارکس
مایاکوفسکی – ترجمه: شهاب آتشکار –
طبل جنگ میغُرد و میغُرد
ندا سر میدهد: آهنها را فرو کنید در زندگی.
از تمام کشورها
برده در برابر برده
به فولادِ سرنیزه هم را میدرند.
به چه دلیل؟
زمین پارههای
گرسنه
و لخت.
بشریت در حمامی از خون دود میشود
تنها چون کسی
در جایی
تصرف آلبانی را هوس کرده است.
کینه در جلد آدمیان فرو رفته،
انفجار از پس انفجار زمین را میدرد
فقط برای آن که
کسی
تسخیر بُسفور را طلب کرده است.
همین روزها
پیکر جهان
دیگر یک دندهی سالم هم نخواهد داشت.
روحش بیرون کشیده و
در زیر پاها له خواهد شد.
فقط برای آن که کسی
دراز کرده
دستش را بر بینالنهرین.
چرا
چکمهای
زمین را له میکند، میشکافد و در هم میریزد.
بر اوج آسمان جنگ چیست؟
آزادی؟
خدا؟
پول!
کی میخواهید برپاخیزد، تمام قد؟
با شما هستم!
تا زندگیتان را از چنگالشان بیرون کشید؟
کی میخواهید سئوالتان را بر صورتشان پرتاب کنید؟-
ما برای چه
میجنگیم؟