«کمونیستها عار دارند که مقاصد و نظرات خویش را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همهی نظام اجتماعی موجود از راه جبر، وصول به هدفهاشان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستی بر خود بلرزند، پرولتارها در این میان چیزی جز زنجیر خود را از دست نمیدهند، ولی جهانی را به دست خواهند آورد!» کارل مارکس
برتولت برشت – ترجمهی: امید آدینه –
برخیزید:
ای زنان مغموم در آشپزخانهها
آی مردان ماسیده بر چرخ دنده و آجُر
برخیزید:
تا رَنگین کمان را
کودکان به کلاس درس،
بیاورند
آن گاه
مُعَلمان!
از لطافت شبنم و مکتب گُل
جُغرافیا،
و تاریخ
خواهند ساخت
برخیزید:
ای پسران نوبالغ در انتظار یک جنگ بی حاصل
آی دختران پلاسیده در اُتاقَکهای شهوانی
برخیزید:
تا کودکان نُطفه بسته از فقر
آداب دریا را با حوض میدانچه،
تَصوّر نکنند
اگر…
پیوند کوچه
و گندم
رویایشان نیست!
پس چرا جهان
به آغازی دیگر
نمیاَندیشد؟
اینک
برخیزید
که رهایی،
نشاط کودکان از لمس فریاد است!
«اکولالیا»