«کمونیستها عار دارند که مقاصد و نظرات خویش را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همهی نظام اجتماعی موجود از راه جبر، وصول به هدفهاشان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستی بر خود بلرزند، پرولتارها در این میان چیزی جز زنجیر خود را از دست نمیدهند، ولی جهانی را به دست خواهند آورد!» کارل مارکس
مهدی عاطف راد – بر زمینی لرزان از تنهایی، در روزگاری تلخ و سیاه که نان نیروی شگفت رسالت را مغلوب کرده و پبغمبران گرسنه و مفلوک از وعدهگاههای الهی میگریزند و برههای گمشده دیگر صدای هیهی چوپانها را در بهت دشتها نمیشنوند؛ در دیار تکیدهی قحطیزدهی...
احمد شاملو – … فقط كاش تو قبرستان نباشد. قبرستان براى سكوت و گُلها و ابرها ساخته شده، نه براى اين كه انسان توش بميرد. (و ناگهان چيزى فكرش را مشغول كرد:) امشب ماه در چه وضعى است؟ (و با حرارت توضيح داد:) دوست ندارم زير بدر تمام بميرم. (لحناش پُر از محبت...
هاوارد کیگیل – ترجمهی: مردوخ پناهی – پژوهش رادیکال و از جهات متعدد پیشگویانهی والتر بنیامین دربارهی نسبت کلمه و تصویر، علت اهمیت امروزین فلسفه و نقد فرهنگی اوست. در دورهی پس از جنگ جهانی دوم، تاکید بر نظریهی او دربارهی زبان که پایهی نقد فرهنگی اوست...
مارتین اسلین – برگردان: حسینعلی طباطبایی – «عشق مثل این میماند، که آدم بازوی برهنهاش را در آب یک برکه شناور کند، جایی که علفها از بین انگشتها میلغزند. عشق رنجی است، که یک درخت مست احساس میکند، به هنگامی که باد وحشی در شاخههایش میپیچد، میلرزد و...
علی شریعت کاشانی – «به اندیشیدن خطر مکن روزگار غریبی است، نازنین!»(۱) میدانیم که شاملوی شاعر در بخش بزرگی از شعر خویش، از «قطعنامه» (۱۳۳۰) و «هوای تازه» (۱۳۳۵) تا دو دفتر «در آستانه» (۱۳۷۶) و «حدیث بیقراری ماهان» (۱۳۷۹)، همواره نگران ایرانِ استبدادزده،...
مریم ناصحی – «چيزهايی هست، که نمیتوان بر زبان آورد؛ چرا که واژهای برای بيان آنها وجود ندارد. اگر هم وجود داشته باشد، کسی معنای آن را درک نمیکند. اگر من از تو نان و آب بخواهم، تو درخواست مرا درک میکنی … اما هرگز اين دستهای تيرهای را که قلب مرا در...