«کمونیستها عار دارند که مقاصد و نظرات خویش را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همهی نظام اجتماعی موجود از راه جبر، وصول به هدفهاشان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستی بر خود بلرزند، پرولتارها در این میان چیزی جز زنجیر خود را از دست نمیدهند، ولی جهانی را به دست خواهند آورد!» کارل مارکس
مارتین اسلین – برگردان: حسینعلی طباطبایی – «عشق مثل این میماند، که آدم بازوی برهنهاش را در آب یک برکه شناور کند، جایی که علفها از بین انگشتها میلغزند. عشق رنجی است، که یک درخت مست احساس میکند، به هنگامی که باد وحشی در شاخههایش میپیچد، میلرزد و...
پل الوار – ترجمهی: امید آدینه – به نام صُلح به نام حدیث غم بر الیاف شاخهها و آیین جوانهها به نام آزادی به نام زلال اندیشه در رنگین کمان بشر به نام آنانی که: نمک فرسودهشان میکند و نمک، همان اشکهاشان است. به نام رفیق به نام زنان بیوطن بر فلات بینشان...
علی شریعت کاشانی – «به اندیشیدن خطر مکن روزگار غریبی است، نازنین!»(۱) میدانیم که شاملوی شاعر در بخش بزرگی از شعر خویش، از «قطعنامه» (۱۳۳۰) و «هوای تازه» (۱۳۳۵) تا دو دفتر «در آستانه» (۱۳۷۶) و «حدیث بیقراری ماهان» (۱۳۷۹)، همواره نگران ایرانِ استبدادزده،...
مریم ناصحی – «چيزهايی هست، که نمیتوان بر زبان آورد؛ چرا که واژهای برای بيان آنها وجود ندارد. اگر هم وجود داشته باشد، کسی معنای آن را درک نمیکند. اگر من از تو نان و آب بخواهم، تو درخواست مرا درک میکنی … اما هرگز اين دستهای تيرهای را که قلب مرا در...
فرانسیس مارمانده – موسیقی بلوز، روایتی دیگر از تاریخ ایالات متحده است؛ نات هنتوف تهیه کنندهی آثار چارلز مینگوث و مفسر سیاسی میگوید: «من موسیقی جاز را به عنوان نشانهای از مقاومت آموختم.» او در سال ١٩٥٦ به دلیلِ این که میخواست زن سیاهپوست جوانی را استخدام...
فرید صابری – ملاحظاتی ماتریالیستی دربارهی عاشقانههای شاملو لبانت به ظرافت شعر شهوانیترین بوسهها را به شرمی چنان مبدل میکند که جاندار غارنشین از آن سود میجوید تا به صورت انسان درآید. «آیدا در آینه» در مستند «کلام آخر» (۱۹۹۶) دربارهی زندگی احمد شاملو،...