No Results Found

The page you requested could not be found. Try refining your search, or use the navigation above to locate the post.

Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
27 تیر 1403

اوكتاویو پاز: شاعر عشق و مرگ

داوود علیزاده – اكتاویو پاز به سال ۱۹۱۴ در شهر مكزیكو پا به جهان گذاشت. چون كشور زادگاهش، مكزیك، اصل و نسبی دوگانه دارد، اجدادش اسپانیایی و سرخ‌پوست بوده‌اند. پاز خود در مجموعه شعری به نام «هزار توی انزوا» نقش مكزیك را در تاریخ و اهمیت این اصل و نسب دوگانه را...

اين چنين است دنيايى كه به آن می‌­اندیشم

امير مهرانى نژاد – “هيوز نويسنده‌اى چيره دست است. او يك سياه نيز می‌باشد و بسيار مشكل می‌توان گفت كه اول يك نويسنده است يا يك سياه.” هيوز به عنوان يك سياه، داراى شخصيتى است كه از سياه بودن هراسى ندارد. او به خوبى ارزش‌هاى جامعه سياه را می‌شناسد و با...

نان

ولفگانگ بورشرت – برگردان: نيما حسين‌پور – زن ناگهان از خواب پريد. دو و نيم نيمه‌شب بود. لحظه‌ای فکر کرد که چرا از خواب پريده است: «کسی در آشپزخانه خورد به صندلی!» گوش‌هايش را به سوی آشپزخانه تيز کرد. همه‌جا ساکت بود. همه‌جا خيلی ساکت بود و زمانی که دست‌اش...

نخواب محبوب من

محمود درویش – آن‌ گاه که ماه فرو می‌افتد چون آیینه‌ای شکسته سایه‌ها میان‌مان رشد می‌کنند و اسطوره‌ها می‌میرند. نخواب محبوب من که زخم‌های‌مان نشان افتخارمان شده است هم‌چون گُل سرخی بر روی ماه نور در آن ‌سوی پنجره‌هامان آن ‌گاه که بازوان رضایت مرا در بر ‌گرفت به...

جان یک جهان بی ‌جان!

اریش فرید – برگردان: آزاد عندلیبی – وقتی که آزادی این ‌جا نیست تو آزادی هستی وقتی که شکوهی این‌ جا نیست تو شکوهی و آن‌ گاه که این‌ جا شوری نیست نه پیوندی میانِ مردم تو پیوندی، تو گرمایی: جان یک جهان بی‌ جان! لبان‌ات و زبان‌ات پرسش است و پاسخ است در...

خنده‌ی تو

پابلو نرودا – برگردان: احمد پوری – نان را از من بگیر، اگر می‌خواهی هوا را از من بگیر، اما خنده‌ات را نه . گُل سرخ را از من مگیر سوسنی را که می‌کاری، آبی را که به ناگاه در شادی تو سر ریز می‌کند، موجی ناگهانی از نقره را که در تو می‌زاید. از پسِ نبردی سخت باز...