احمد شاملو – سکوت آب میتواند خشکی باشد و فریاد عطش؛ سکوت گندم میتواند گرسنگی باشد و غریو پیروزمندانهی قحط؛ همچنان که سکوت آفتاب ظلمات است. اما سکوت آدمی فقدان جهان و خداست. ـــ فریاد را تصویر کن! عصر مرا تصویر کن … در منحنی تازیانه به نیش ¬خط رنج؛ همسایهی...
آلبر کامو – (نامه به سردبیر یک مجله کارگری) اگر شما میپندارید که جمله من «من ادبیات کارگری را این گونه نمیبینم» نیاز به توضیح داشته باشد، در این جا میکوشم توضیح دهم. اما باید آن چه را شفاها گفتم در این جا هم تکرار کنم. من مطمئن نیستم که حق با من باشد....
محمد مختارى – و من در لفافهى قطع نامهى ميتينگ بزرگ متولد شدم تا با مردم اعماق بجوشم و با وصلهى زمانم پيوند يابم تا به سان سوزنى فرو روم و برآيم و لحاف پارهى آسمانهاىنامتحد را به يک ديگر وصله زنم تا مردم چشم تاريخ را بر کلمهى همه ديوانها حک کنم –...
فرشته ساری – متن سخنرانى در كنفرانس سدهى صادق هدايت در كالج سنت آنتونى دانشگاه آكسفورد نقاشى كه بوف كور را روايت مىكند يا نقشى كه جان مىگيرد و بوف كور نوشته مىشود. بوف كور با طرح پرسشى آغاز مىشود: راوى مىخواهد بداند چرا هميشه يك منظره را نقاشى مىكرده...
رضا قنبرى – شعر شاملو، شعر موقعيت ها و شرايط انسانى است. شعرى كه از زندگى و روياهاى انسان معاصر سخن مىگويد و «انسان»، «سوژه شناساى» آن است. انسانى كه شاملو در شعرهايش از او سخن مىگويد، موجود شكوهمندى است كه مالك اين جهان است و مقتدرانه سعى مىكند سُكان اين...
خولیو كورتاسار – این یادداشت در سال ۱۹۷۳، اندکی پس از مرگ نرودا، نوشته شده است و با خود تمام دردی را دارد که از مرگ دوستی خوب و شاعری بزرگ برمیخیزد، مثل همیشه پیچیدگیهای خاص نثر کورتاسار را با خود دارد، اما برعکس سایر آثار کورتاسار شدیدا احساساتی است. در عین...