غاده السمان، شاعری از سوریه – اگر به خانهی من آمدی برایم مداد بیاور، مداد سیاه میخواهم روی چهرهام خط بکشم تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم یک ضربدر هم روی قلبم تا به هوس هم نیفتم! یک مداد پاک کن بده برای محو لبها نمیخواهم کسی به هوای سرخیشان، سیاهم کند! یک...
داوود علیزاده – اكتاویو پاز به سال ۱۹۱۴ در شهر مكزیكو پا به جهان گذاشت. چون كشور زادگاهش، مكزیك، اصل و نسبی دوگانه دارد، اجدادش اسپانیایی و سرخپوست بودهاند. پاز خود در مجموعه شعری به نام «هزار توی انزوا» نقش مكزیك را در تاریخ و اهمیت این اصل و نسب دوگانه را...
امير مهرانى نژاد – “هيوز نويسندهاى چيره دست است. او يك سياه نيز میباشد و بسيار مشكل میتوان گفت كه اول يك نويسنده است يا يك سياه.” هيوز به عنوان يك سياه، داراى شخصيتى است كه از سياه بودن هراسى ندارد. او به خوبى ارزشهاى جامعه سياه را میشناسد و با...
ولفگانگ بورشرت – برگردان: نيما حسينپور – زن ناگهان از خواب پريد. دو و نيم نيمهشب بود. لحظهای فکر کرد که چرا از خواب پريده است: «کسی در آشپزخانه خورد به صندلی!» گوشهايش را به سوی آشپزخانه تيز کرد. همهجا ساکت بود. همهجا خيلی ساکت بود و زمانی که دستاش...
محمود درویش – آن گاه که ماه فرو میافتد چون آیینهای شکسته سایهها میانمان رشد میکنند و اسطورهها میمیرند. نخواب محبوب من که زخمهایمان نشان افتخارمان شده است همچون گُل سرخی بر روی ماه نور در آن سوی پنجرههامان آن گاه که بازوان رضایت مرا در بر گرفت به...
اریش فرید – برگردان: آزاد عندلیبی – وقتی که آزادی این جا نیست تو آزادی هستی وقتی که شکوهی این جا نیست تو شکوهی و آن گاه که این جا شوری نیست نه پیوندی میانِ مردم تو پیوندی، تو گرمایی: جان یک جهان بی جان! لبانات و زبانات پرسش است و پاسخ است در...