No Results Found

The page you requested could not be found. Try refining your search, or use the navigation above to locate the post.

Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
۱۴۰۴-۰۲-۰۴

ویکتور خارا، آوازه خوان انقلاب

مریم ناصحی –  همانند بسیاری دیگر، من عرق ریختن آموختم نه فهمیدم مدرسه چیست و نه دانستم بازی چه معنایی دارد در سپیده دم، آن‌ها مرا از رختخواب بیرون کشیدند و در کنار پدر، با کار بزرگ شدم. برای ویکتور خارا، گویا همه چیز با سپتامبر در آمیخته بود. روزی از روزهای...

قصیده‌ی ساکو و وانزتی

جوآن بایز – برگردان: م. آزاد – مانی صالحی – بخش اول — «خسته‌گان و تُهی‌دستان‌تان را به من بدهید توده‌های بر هم انباشته‌تان را که مشتاق تنفس آزادند تیره‌روزانی که از کرانه‌ی نعمت و فراوانی شما سر باز می‌زنند این‌ها را، این بی‌خانمان‌ها و...

اُمید، فعالیتی سیاسی است

مت زولر سایتس – ترجمه: مصطفی احمدی – گُفت‌وگو با کن لوچ درباره‌ی «بلوط پیر» و دیگر چیزها کن لوچ، فیلم‌ساز انگلیسی، ۸۷ ساله است و تقریبا ۶۰ سال است که فیلم می‌سازد. او تصمیم گرفته «بلوط پیر»، که داستانش درباره‌ی پناهنده‌گان جنگی سوریه است و در یک شهر در حال...

چهره‌ى زن در شعر احمد شاملو

مجيد نفيسى – براى بررسى چهره‌ى زن در شعر احمد شاملو لازم است ابتدا نظرى به پيشينيان او بيندازيم. در ادبيات کُهن ما، زن حضورى غائب دارد و شايد بهترين راه براى ديدن چهره‌ى او پرده برداشتن از مفهوم صوفيانه‌ى عشق باشد. مولوى عشق را به دو پاره‌ى جمع ناشدنى روحانى و...

گاهی به مرگ فکر می‌کنم

شیدا محمدی – گاهی به مرگ فکر می‌کنم فقط گاهی وقتی حیرت می‌درخشد در چشمان تو و فلج می‌گذرد از عصب‌های من و ناگهان مرگ خیره می‌شود به چشمان تو که با حیرت به او می‌نگری چنان که «چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد» و من نعره‌زنان عصب‌های کِشنده را می‌کِشم به بلندای...

خانواده‌گی

ژاک پره‌ور – برگردان: احمد شاملو – مادر می‌بافه پسر می‌جنگه به نظر مادره این وضع خیلی طبیعیه. – پدره چی؟ اون چی‌کار می‌کنه؟ – پدره کار می‌کنه… زنش می‌بافه پسرش می‌جنگه خودش کار می‌کنه. به نظر پدره این وضع خیلی طبیعیه. – خُب، پسره...